. . . اگر نمی توانیم مانند انسانها زندگی کنیم، لااقل سعی کنیم مانند حیوانات زندگی نکنیم، . . .
کوری، اثر ژوزه ساراماگو، ترجمه مینو مشیری. نشر علم. چاپ بیست و یکم، ۱۳۹۴ ، صفحه ۱۳۰
به مرد کوری بگوئید آزاد هستی، دری را که از دنیای خارج جدایش می کند باز کنید، بار دیگر به او می گوئیم آزادی، برو، و او نمی رود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، می ترسند، نمی دانند کجا بروند، واقعیت این است که زندگی در یک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مدد یک دستِ راهنما یا قلاده ی یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوب زده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمی خورد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محله ها شود، نه راههای رسیدن به آنها.
همان. ص: ۲۴۰